بررسيهای نشانه شناسی مشخص کرد که زبان عکاسی وجود خارجی ندارد.يعنی
هيچ نظام يگانهای(ورای ابزار فنی آن) نيست که به اشياء دلالت کند وهمهی
عکسها به آن وابسته باشند(يعنی آنچنان که همهی متنهای فارسی در نهايت به
زبان فارسی وابستهاند) بلکه نوعی مجموعی نامتجانس رمز هست که عکاس از آن
بهره ميبرد.بر پايهی همين رمزهاست که دلالت عکس تعيين میشود و البته نوع و
تعداد اين رمزها در هر تصوير متفاوت است.برخی از اين رمزها خاص عکاسی
است.( مثلآ رمزهای متعددی که دربارهی وضوح و تار بودن تصوير است وبرخی
ديگر نه.مانند رمزهای حرکتی مربوط به حالات و سکنات جسم ).
فهم پذيری عکس موضوع سادهای نيست.عکس متنی است که در آن چيزی را که زبان تصويری ميتوان ناميد حک کردهاند.خواندن تصوير پديدهاي انديشه گرانه است.هدف نشانه شناسي تصويري کشف قاعدههاي اين خواندن است.
ترکيب بندی (در نقدشکل گرايانه آن ) وسيلهای است برای طولانی کردن نيروی خيالی عکس که
همانا قدرت واقعی عکس برای لذت دادن است و شايد از اينجاست که ترکيببندی
در چارچوب عقلانی کردن های گوناگون؛ اين همه دوام داشته است و در هنرهاي
تجسمي به طور كلي يكي از معيارهاي ارزش بوده است.يك عكس نبايد تنها
بازگو كنندهي واقعيتي باشد كه هر كس ممكن است با آن برخورد كند؛ بلكه
بايد بيان شخصي نيز در آن بكار گرفته شده باشد.در واقع اثر هنري قرار است واقعيتي به موازات واقعيت باشد.
اكنون
نشانه شناسي جديد ميكوشد تا گامي فراتر از الگوي كلاسيك بررسي سخن زيبايي
شناسانه بردارد و هر اثر ديداري را به ياري رمزگان خود باز شناسد. نشانه
شناسي راهگشاي شناخت معنا يا معناهاي اثر است.مشخصهي خصلت نماي بسياري از
نظريههاي زيبا شناسانه در قرن نوزدهم اين بود كه به جاي بررسي
زيباشناسانهي اثر به پيام مؤلف آن ميپرداختند.
اما منش شماري از
مهمترين آئينهاي نظريه ي هنري قرن بيستم اين است كه به خود اثر هنري دقت
كردهاند و كوشيدهاند تا تمامي دلالتهاي معنايي را از ساختار آن بدست
آورند
برچسب : نویسنده : ircamareh بازدید : 178